اصحاب، شاگردان و وکلای امام رضا (ع) چه کسانی بودند؟
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۹۰۲۳۷
با تبیینِ ادوارشناسی و وضعیتِ فکری و حدیثیِ شاگردانِ امامانِ شیعه از زمانِ امام جعفر صادق تا امامتِ علی بن موسی الرّضا، مشخص میشود که شیوهٔ تربیتِ شاگردان در عصرِ علی بن موسی، بر مبنای مدیریتِ واسطهای بوده است.
به گزارش خبرگزاری برنا؛ مدیریتی که تا دورانِ امام حسن عسکری ادامه داشت با احتمالِ روی کار آمدن عباسیان، امام جعفر صادق، تمهیداتی اندیشید تا بتواند فشارِ حاکمیت بر دستگاهِ امامت را کمتر کرده و اهدافِ خویش را پیش ببرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در چنین شرایطی، علی بن موسی در وضعیتِ بهتری بهسر میبُرد. از میانِ شبکهٔ وکلایی که با علی بن موسی الرّضا در ارتباط بودند و نایبِ وی محسوب میشدند، بعضی جایگاهِ والاتری داشته و سخنشان از اعتبارِ بیشتری برخوردار بودهاست.
این افراد عبارتند: از محمد بن راشِد، عُمَر بن فُرات و محمد بن فُرات. در وکیل و باب بودنِ محمد بن فرات، اختلافی وجود دارد و برخی منابع چون کَشّی، وی را مدعیِ وکالت دانسته و مغضوبِ علی بن موسی الرّضا معرفی کردهاست.علی بن موسی در این دوران بهجهتِ فشارِ حکومت، سعی مینمود تا علاقهمندان به علوم و معارفِ دینی را به شاگردانِ مطرحِ خویش در شهرهای مختلف ارجاع دهد.
در کتاب اَلْجامِعُ لِرُواةِ واَصحابِ الْاِمامِ الرِّضا، مجموعِ اصحاب و شاگردانِ علی بن موسی الرّضا ۸۳۱ تن عنوان و نام برده شدهاست. مهمترین اصحابِ علی بن موسی عبارتند از: یونُس بن عبدُالرَّحمٰن، صَفْوان بن یَحییٰ بِجِلّی، حسین بن سعید اهوازی، ابن ابیعُمَیْر، احمد بن عامِر طایی و زکریّا بن آدم اَشعَری است.
سایر وکلای علی بن موسی الرّضا عبارتند از: عبدالرّحمن بن حَجّاج، صفوان بن یحیی، ابراهیم بن سلام نیشابوری، عَبدُالْعَزیز بن مُهْتَدی، علی بن مَهْزیار اهوازی، عبدالله بن جُندَب، فضل بن سَنان، ابوعلی بن راشد، علی بن رَیّان بن صَلْت قمی و هُشام بن ابراهیم عباس.
اصحابِ اجماعی که از علی بن موسی الرّضا نقلِ حدیث میکردند عبارتند از: یونس بن عبدالرحمن، صفوان بن یحیی، محمد بن ابیعمیر، عبدالله بن مُغَیْره، حسن بن محبوب، احمد بن ابینصر بَزَنْطی، فضل بن شاذان نیشابوری، حسن بن علی بن فَضّال، عثمان بن عیسی و فَضّالَةِ بن اَیّوب.
آیا این خبر مفید بود؟
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: امام رضا ع علی بن م محمد بن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۹۰۲۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعر «موسی عصمتی» در فضای مجازی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت
محمود اکرامی فر در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صداوسیما درباره برنامه «سرزمین شعر» که از شبکه چهارم سیما پخش شد، گفت: این برنامه شعر را به یک گفتمان عمومی و از یک گزاره محفلی به یک گزاره عمومی تبدیل کرد، به طوریکه شعر را در جامعه رواج داد و توانست دوباره به زندگی عمومی، گفتگوها و ارتباطات کلامی مردم برگرداند.
وی افزود: موسی عصمتی یکی از شاعرانی بود که بخاطر جاذبه رسانهای و شعر خوبش از او استفاده کردم و در گروه من قرار داشت. اشعار او را در صفحه مجازی ام منتشر کردم و بازخوردهای زیادی از آن گرفتم.
این شاعر و داور برنامه تلویزیونی «سرزمین شعر» گفت: بیش از صد هزار نفر از این صفحه من بازدید کردند و شعر این شاعر حدود ۱۰ میلیون نفر بازدیدکننده داشت. خیلیها برای ما نوشتند که با این شعر زندگی کردند و حتی به گریه افتادند. میتوانم بگویم سرزمین شعر برنامه خوبی بود و میتواند بهتر هم شود.
برنامه «سرزمین شعر» در ادامه هجدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر از ۲۶ اسفند پارسال در قالب مسابقه شعر به روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت و فرصتی شد برای شنیدن اشعار جشنواره و انتخاب شاعران برتر بود. در قسمت اول این برنامه غزلی از موسی عصمتی درباره پدر و کارگران معدنعلاوه بر اینکه حضار برنامه را تحت تاثیر قرار داد، با اقبال عمومی هم همراه شد.
(پدر)
پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را، کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغال ها در کوه، عصرها رو سفید برمیگشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قله ای فروتن بود
پا به پای زغال ها میسوخت! سرخ می شد، دوباره کُک میشد
کورهای بود شعلهور در خود،کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش، یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوه های پابرجا، از درون مخوف تونل ها
هفت خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود